نزاع بر سرِ تقدم تاریخی شرک بر توحید یا توحید بر شرک که در قرن هجدهم در اروپا آغاز شد و ولتر و هیوم از پیشاهنگان آن بودند، در قرن نوزدهم با پیشرفت مطالعات مردمشناسی صورت دیگری به خود گرفت. در کنار قائلان به پیدایش تدریجی توحید از دل شرک (همچون آگوست کنت)، کسانی هم پیدا شدند (همچون ویلهم اشمیت) که به توحید آغازین معتقد بودند. نویسندة مقاله، معتقد است هر دو نظریة قبلی مسئلة شکلگرفتن توحید را با رجوع به ادیان مردمان نامتمدن بررسی کردهاند؛ اما این روش، روش درستی نیست. برای بررسی درست این مسئله باید توجهمان را به ادیان شرکآمیز اقوام مختلف متمدن دوران باستان معطوف کنیم. نویسنده میگوید توحید نه دین نخستین بشر بوده و نه بهوجودآمدن آن حاصل تحولی در شرک؛ بلکه حاصل انقلابی است در برابر شرک و این در تاریخ بسیار نادر اتفاق افتاده است.