خودکشی و آزادی از رنج در جهان به‌مثابه اراده و برابرنهادِ شوپنهاور

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد گروه علوم انسانی آکادمی ناوگان بازرگانی ایالات متحده آمریکا.

2 دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه قم

چکیده

دیدگاه شوپنهاور درباره خودکشی، بر امکان نیل به آزادی از رنج، از طریق انکار اراده [معطوف] به زندگیِ فردی تمرکز می‌کند. سرانجام، شوپنهاور مدلل می‌کند که خودکشی از نیل به این آزادی درمی‌ماند؛ عمدتاً از آن‌رو که خودکشی به جای آنکه فعلِ اراده‌ای باشد که باید اراده [معطوف] به زندگی را انکار کند، آن را تأیید می‌کند. وی مدلل می‌کند که خودکشی، نوعی تناقض است؛ تناقضی که در آن، خودکشی با جویش ارادیِ ارادهٔ فردی به منظور نابودکردن خود، به عنوان راه گُریز از نکبت‌باریِ اراده‌ورزی، درگیر می‌شود. شوپنهاور به‌صراحت بیان می‌کند که شخص، حق فردی دارد تا برای رسیدن به آزادی از رنج، مرتکب خودکشی شود. او حتی می‌پذیرد که می‌تواند بفهمد چرا شخص به چنین کاری دست می‌زند؛ اما امکان تحقق این آزادی را انکار می‌کند. گرفتن زندگی شخص بر [نوعی] فقد [یا نقصِ] آگاهی (یا [نوعی] اراده‌ناورزی برای آگاه‌شدن) از بیهودگی ارادهٔ فردی و بر تجربهٔ کلیت و تمامیتِ ارادهٔ در خود دلالت دارد. شخص، آزاد است خود را براندازد؛ اما آزادی‌اش برای آزادکردن خودش از رنج، نوعی پندار است. اگر کسی با شوپنهاور هم‌آوا باشد که خودکشی باید به عنوان گریز بیهوده‌ای از رنج فهمیده شود، نمی‌تواند بصیرت‌های عالیِ استدلال وی را انکار کند. از یک سو، بصیرت عالی وی گفت‌آوریِ عالی کارکرد خودکشی با مستقیم‌نهادن این فعل درون آن چیزی است که شخص به عنوان غرضِ [پایه و] ابتدایی‌اش (آزادی از رنج) شهود می‌کند. از دیگر سو، با توجه به چارچوب فلسفی شوپنهاور، بصیرت عالی وی این امکان را نفی و درنگریِ هر امکان دیگری را منع می‌کند.
 

کلیدواژه‌ها


Jacquette, D. (2000). Schopenhauer on death. Cambridge companion to schopenhauer. Cambridge: Cambridge University Press. doi:10.1017/CCOL0521621062.010
Janoway, C. (1996). Schopenhauer. New York: Oxford University Press.
Magee, B. (1983). The philosophy of schopenhauer. Oxford: Clarendon Press.
Schopenhauer, A. (1965). On the basis of morality. Indianapolis, IN: Bobbs-Merrill.
Schopenhauer, A. (1969). The world as will and representation. New York: Dover.
Schopenhauer, A. (1974). On suicide. Parega and Paralipomena. Oxford: Oxford U.P.