دانشجوی ادیان و عرفان دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات
چکیده
این مقاله بر رویکردهای روششناختی و نظری در مطالعات ادیان، در دو دهه آخر قرن بیستم، تمرکز دارد. با در نظر گرفتن اجمالی مطالعاتی که پیش از این انجام شده، این تحقیق پرسشی اساسی را مطرح میکند: اگرچه دین پدیدهای اجتماعی و اصلی در هند است، و هزاران کتاب و مقاله درباره ادیان هندی نوشته شده، چرا ادیان تطبیقی و تاریخ ادیان به عنوان رشتهای تحصیلی در عرصۀ آکادمیک هند وجود نداشته است؟ در کوشش برای یافتن پاسخ این پرسش، موضوعات بنیادی دیگری همچون مفهوم عقلانیت و دین، دین به مثابه موضوعی شخصی، سیاست استعماری و غیره مطرح میشود. این مسائل عمدتاً پایه و اساس دلایلی است که استادان دانشگاههای هند برای نبود ادیان تطبیقی و تاریخ ادیان به عنوان رشتهای دانشگاهی در هند مطرح میکنند. این مقاله همچنین میکوشد برخی موضوعات واقعی در پس این دلایل را بررسی کند. در پایان، این تحقیق به تعیین برخی از انواع اصلی مطالعاتی که در دو دهه آخر قرن بیستم به وجود آمدهاند میپردازد، و رویکردهای روششناختی آنها را میکاود.